ارسال
شده توسط حمید در 88/10/28 7:47 عصر
مواد معدنی
علاوه بر پروتئین، کربوهیدراتها، چربیها و ویتامینها، بسیاری از دیگر عناصر بخشی از نیازهای غذایی بلدرچین را تشکیل میدهند. مواد معدنی را میتوان به ریزمغذیها و درشت مغذیها تقسیم نمود. درشتمغذیها در مقادیر بالا مورد نیاز هستند و اغلب عناصر اسید، باز یا ساختاری را تشکیل میدهند که عبارتند از: کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیوم، گوگرد و نمک. ریزمغذیها در فعال سازی یا تکمیل آنزیمها نقش دارند و عبارت اند از: کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیوم و روی. مواد معدنی 3 تا 5% وزن بدن بلدرچین را تشکیل میدهند و چون قابل سنتز نیستند بایستی حتماً از جیره تأمین شوند.
علاوه بر پروتئین، کربوهیدراتها، چربیها و ویتامینها، بسیاری از دیگر عناصر بخشی از نیازهای غذایی بلدرچین را تشکیل میدهند. مواد معدنی را میتوان به ریزمغذیها و درشت مغذیها تقسیم نمود. درشتمغذیها در مقادیر بالا مورد نیاز هستند و اغلب عناصر اسید، باز یا ساختاری را تشکیل میدهند که عبارتند از: کلسیم، فسفر، پتاسیم، منیزیوم، گوگرد و نمک. ریزمغذیها در فعال سازی یا تکمیل آنزیمها نقش دارند و عبارت اند از: کبالت، مس، ید، آهن، منگنز، سلنیوم و روی. مواد معدنی 3 تا 5% وزن بدن بلدرچین را تشکیل میدهند و چون قابل سنتز نیستند بایستی حتماً از جیره تأمین شوند.
کلسیم و فسفر
اعمال اصلی این دو نوع ماده معدنی ساخت استخوانهای بدن است. کلسیم برای ترکیب روی پوست تخم ضروری است. در مورد کلسیم و فسفر فقط مقدار مهم نیست بلکه نسبت نیز دارای اهمیت میباشد. برای بلدرچینهای در حال رشد جوان این نسبت 1 به 1 یا 2 به 1 خواهد بود. بلدرچین جوان نیازمند حداقل 8/0% جیره کلسیم و 45/0% فسفر قابل دسترس است در حالی که برای بلدرچین تخمگذار این مقدار در مورد کلسیم به 5/2 تا 3% میرسد که این عضو بخش اصلی پوسته را تشکیل میدهد.
مطالعات انجام شده اولیه، زمانیکه جیره حاوی 58/0 تا 18/1% فسفر خام و 44/0 تا 3/2% کلسیم بود، تا 6 هفتگی تفاوتی را در وزن بدن یا خاکستر استخوان نشان ندادند.
البته مطالعات بعدی نشان دادند که 7/0% کلسیم برای بلدرچین در حال رشد کفایت میکند و میزان 9/4% رشد را به تأخیر میاندازد. همچنین بلدرچین در حال رشد و تخمگذار تا زمانی که حاوی 8/0% ، 5/1% ، 6/2% یا 5/3% کلسیم باشد، از نظر تعادل کلسیمی در حالت مثبتی قرار دارد ولی میزان کلسیم بالاتر از 5/3% از قابلیت جوجه درآوری میکاهد.
مواد معدنی در بسیاری از اجزاء جیره یافت میشوند. پودرهای استخوان و گوشت و لبنیات منابع مناسبی از کلسیم و فسفر به شمار میآیند. همچنین می توان از پوسته صدف، آهک، دی کلسیم فسفات و کربنات کلسیم معمولی برای تأمین این عناصر در جیره غذایی استفاده کرد.
منیزیوم
منیزیوم یکی از اجزاء ضروری بافت و مایعات بدن است و یون های این عنصر به عنوان فعال کننده آنزیمهای مهم دخیل در متابولیسم مطرح هستند. در صورت فقدان در جیره، بلدرچینها رشد بطنی پیدا میکنند ، دچار تشنج میشوند و سرانجام تلف خواهند شد. همچنین کمبود آن در جیرههای بلدرچینهای تخمگذار کاهش سریع تخم تولیدی را به همراه دارد. نیاز به منیزیوم mg/kg 300 تعیین میشود.
در مطالعات انجام شده میزان نیاز به منیزیوم برای بقا و رشد با افزودن mg/kg 150 منیزیوم یا mg/kg 50 به آب آشامیدنی تأمین گردیده است. سندرا و همکاران (1992) دریافتند که اثرات زیانباری با مصرف یک هزار میلیگرم منیزیوم در هر کیلوگرم جیره خالص شده حاصل میگردد.
اجزاء طبیعی جیره حاوی مقادیر کافی منیزیوم هستند. برخی از انواع آهک (دولومیتها) حاوی درصد بالایی از منیزیوم هستند و بایستی از آنها پرهیز نمود چرا که خاصیت مسهلی دارند و در مصرف کلسیم اختلال ایجاد میکنند.
منگنز
کارکرد اصلی منگنز پیشگیری از وقوع پوکی استخوان است، وضعیتی که در آن تاندون آشیل از شکاف پشت مفصل زانو حرکت میکند و به طرف پشت و طرفین حرکت میکند وجود این عنصر برای رشد طبیعی، تریب در پوسته تخممرغ، تولید تخم و قابلیت جوجه درآوردن ضروری است. این ماده به شکل سولفات و منگنز به جیره افزوده میگردد.
آهن، مس، کبالت
این عناصر کمیاب برای شکلگیری هموگلوبین ضروری هستند. کمخونی تغذیهای ، زمانی رخ میدهد که میزان این عناصر کم و اندک باشد. گلبولهای قرمز خون حاوی آهن نیز هستند. پس از شکلگیری هموگلوبین، وجود مس برای استفاده از آهن ضروری است. مطالعات گزارش دادند که نیازمندی بلدرچین ژاپنی به آهن و مس به ترتیب 120 و 5 میلیگرم/کیلوگرم براساس پروتئین سویای جدا شده توسط BDTA میباشد.
کبالت بخش لاینفکی از ویتامین B12 میباشد که در شکلگیری هموگلوبین دخیل میباشد. مقدار این عناصر در جیره حالت بسیار حساسی دارد. مقادیر اضافی میتواند حالت سمی داشته باشد. معمولاً فقط مقدار اندکی به جیره افزوده میشوند. ماکووا و همکاران (1991) به مطالعه اثرات افزودن 50 ، 100، 250 و 500 میلیگرم سولفات کبالت به ازاء هر کیلوگرم جیره بر روی میزان B12 در کبد و روده کور پرداختند. غلظت B12 در موارد مصرف mg1200 سولفات کبالت در هر کیلوگرم جیره در بالاترین سطح ممکن بود.
سلنیوم
سلنیوم یکی از عناصر ضروری برای رشد بلدرچین حتّی در موارد وجود ویتامین E است. جیرههای حاوی اسیدهای آمینه و mg100 دی ـ آلفا ـ توکوفرول استات در کیلوگرم بایستی 1/0 میلیگرم سلنیوم را به صورت سلنیت دریافت دارند تا بلدرچین بتواند به زندگی خود ادامه دهد.
اختلال تولید مثل در بلدرچین ژاپنی مصرف کننده جیوه حاوی مقادیر پایین سلینوم و ویتامین E از زمان خروج از تخم تا بلوغ مشاهده شده است. سرعت تخمگذاری و باروری تحت تأثیر واقع نمیشود اما قابلیت جوجه درآوری تخمهای نطفهدار، زنده ماندن انواع نر و ماده بالغ و جوجههای تازه از تخم خارج شده کاهش نشان دادند. افزودن mg1 سلنیوم یا IU30 ویتامین E در هر کیلوگرم، از اختلال در تولید مثل جلوگیری مینماید. افزودن سلنیوم به جیره به میزان mg/kg2/0 از آترونی لوزالمعده پیشگیری می نماید.
روی
بلدرچینهای ژاپنی در برابر کمبود روی در جیره بسیار حساس هستند. کمبود روی در جوجه بلدرچین با کاهش رشد، پر درآوردن غیرطبیعی، اشکال در تنفس و عدم هماهنگی در حرکات و کاهش خاکستر استخوان همراه است.
نیاز به روی جهت رشد طبیعی، پر درآوری مناسب و ... به mg/kg 25 جیره میباشد. پرندگانی که مقادیر اولیه 75 میلیگرم روی به ازای هر کیلوگرم را دریافت داشتند، بسیار بهتر از پرندگانی که mg/kg25 روی مصرف کرده بودند رشد پیدا کردند. روی میتواند در استخوان ذخیره شود و در طول محرومیت از روی مورد استفاده قرار گیرد. کاهش در جذب روی در بلدرچین بالغ به دنبال مصرف مقادیر بالای کلسیم توسط کیندهولز و همکاران گزارش گردیده است.
نمک (کلرید سدیم)
وجود این ماده برای هضم پروتئین لازم است و علاوه بر این در تعادل اسید ـ باز هم دخالت دارد. بلدرچین های ژاپنی در حال رشد با مصرف یک جیره خالص حاوی 042/0 تا 051/0% سدیم، رشد نامناسب، تلفات بالا، تورم غده فوتلکیه، افزایش هماتوکریت و کاهش سدیم پلاسما را نشان دادند که این موارد نشانگر اختلال در هموستاز مایعات و الکترولیت بدن است. مصرف سدیم به میران 1/0% این مشکلات را رفع نمود.
مواد غذایی طبیعی معمولاً نیازمند نمک هستند تا نیازهای بلدرچین به سدیم و کلر رفع شود و این ماده به طور معمول به مقادیر 25/0 تا 35/0% به جیره افزوده می شود. مصرف مقادیر بالای نمک اثرات مسهلی به دنبال دارد و سبب شل شدن مدفوع و ایجاد بستر خیس میگردد